یک روز بارانی
اون روز بارون قشنگی میزد.....دوتایی یعنی خودمو خودت زیر نم نم بارون با هم رفتیم میدان مجرد گردی خیلی به دلم چسبید که هر دوتامون زیر یه چتر با هم میرفتیم و بیشتر وقتا حس عاشقانه من گل میکرد و چترو میبستم این اولین باریه با تو زیر یه چترم........ و چقدر شیرینه روزایی که دلم تنگ میشه و پر از سکوت .... تو میشی همدم من میشی هم گام و دوست جونی من و عشق است روزایی که با تو تنهایی قدم میزنم بیشتر وقتام با تو تو حیاط تاب تاب عباسی به راهه و تو با اون لهجه خوشگلت میگی تا تااااا و من میمونم و تو یه گاز محکم با تو آسمون قشنگتر از ایناست................... کدوم تابه که دلش بیاد تو رو جز تو بغل من جایی بندازه.........