الاغ سواری
اسباب کشی که بسلامتی تموم شد بعد که به سلامتی نتیجه کنکور خاله رو زدن وخالمون شد دندون پزشک مملکت بعد اسباب کشی برا بابا جونی یه ماموریت حدودا یه ماهه رقم خورد که مجبور شدیم بیایم شهرستان خونه بابا بزرگا...10روزی با بابا جونی همه جا گشتیم سردسیر باباش تو کوه که من و تو و بابا حاجی و بی بی حاجی و بابایی رفتیم حدود 3 ساعتی پیاده روی تو کوه داشت تا اونجا که من و تو با الاغ رفتیم کوه وووووو چه کیــــــــــــفی داشت وقتی تو مسیر شیر میخوردی و سوار بودیم از خنده غش میبردم.... چه خاطره ای بود اونجا شبا کنار آتیش زیر نور ماه آخ که چای دودی چه می چسبید تو اون سرما خلاصه ...