مادرانه های یک مــــــــادر

اولین مسارفت 3 نفری و اولین روز مادر

1392/6/28 17:40
نویسنده : مادر
153 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی جونم

یادش بخیر13اردیبهشت بود که واسه اولین بار با ماشینمون

که از خوش یمنی وجودت قبل از بدنیا

اومدنت خریده بودیم رفتیم مسافرت پیش مامانو بابا بزرگات

 

اونجا بابا حاجی و بیبی برات یه قربونی کشتن و 10 روزی پیششون بودیم...

همه اقوام میومدن خونه حاجی دیدنت...

حدودا 1 ملیون کاسب شدیخنده

از همه چی شیرینتر این بود که دخترک منم اولین ددر دودورشو شروع کرده بود

مسافرتمون10روزی طول کشید.برگشتنی تو راه بودیم که من بهترین روز زن زندگیمو تجربه کردم

آخه امسال نه فقط روز زن روز مادر هم میشد برام...

وااااای که چه احساس قشنگیه مادر بودن احساسی که هرررررررررررررررگز بهش فکر نمیکردم

یادش بخیر بچه که بودیم تا مادرمونو اذیت میکریم  همیشه ورد لبش این بود که:

........تا مادر نشوی قدر مادر ندانی.....

الان که بهش فکر میکنم میفهمم که مادرم چی میگفت...

ای همیشه مادر باتمام وجود دوستت دارم وحالا که احساستو درک کردم تمام سعیم رو میکنم که ازم

راضی بشی...دورا دور روزت مبارکماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)