مادرانه های یک مــــــــادر

شی...

1392/6/29 17:06
نویسنده : مادر
181 بازدید
اشتراک گذاری

چقد شیرین میشی وقتی از خاک انداز بجای مبلت استفاده میکنی و

خودتو به زور توش جا میدی و میشینیقهقهه

راستشو بخوای وقتی بلد شدی با نی شیر بخوری نگات میکردم و خودمو کشتم

از بس قربون صدقه ات میرفتمخنده

دیگه واقعا باورم شد دخی من بزرگ شده......خیلی دوست داشتم این پروژه رو یاد بگیری

و بابایی شده عشقش که از مغازه برگشتنی برات شیر کوچولو بگیره و ماچ ازت بگیره..

الان که 1 ماهی میشه از نی خوردن میگذره که مینویسم ،

بلد شدی بری کنار یخچال وایسی و با اون لهجه گوگولیت  هی ریپیت بگی شی شی

حقته بزارمت تو یخچال  پیش شیرا درتو ببندم از بس شیرینیبغل

یعنی چنان دقتی میکردی اینجا که  نی رو بزاری سر جاش

تو این عکسم داد میزنه چقد برات نفس گیر بودخنده

عشق منیقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)