مادرانه های یک مــــــــادر

اولین شب آرزوها...

1392/6/28 17:45
نویسنده : مادر
85 بازدید
اشتراک گذاری

مامان جان،این اولین لیله الرغائب عمر هزار ساله ت بود که گل من ١ماه و١٥ روز داشتی ،بغلت گرفتم و رو به آسمون باهم دعا کردیم:

خدا جونم مامانایی دلشون نی نی میخواد بهشون نی نی بده...الهی آمین

خداجونم نی نیایی هنوز تو دل ماماناشونن به سلامت بیان بغل ماماناشون...الهی آمین

خداجونم مواظب همه مامانای دنیا و مامان و بابا بزرگای منم باش....الهی آمین

خدا جونم مامانیم دیشب زیر لب آروم میگفت الهی به ستاریت قسم ناپاکی منو نادیده بگیر و

اگه میبینی سستی و ضعف دارم تو اعمالم و کنترل زبان و خوراک و نشستن وبرخواستنتم به

واسطه شیر ناقابلی بهدخترم میدم نزار تو نفسای پاک و روح قشنگش خطور کنه و همیشه

دوستدار اهل بیت اطهر باشه..و خودش آروم میگفت :الهی آمین

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)