یه بوس برا فردا.......
یادش بخیر با بچه های خونمون که بازی میکردم تا میبوسیدمشون و میخواستم بخندن میگفتم یه بوس بده
بزارم تو جیبم برا فردا....
این خاطره رو الان که تو رو بغلت کردم و بوسیدمت یادم اومد.............تو دلم گفتم :
کاش یه بوسی از این بوساتو میشد بزارم جیبم واسه فرداها.......
کاش میشد بوی آرامش زیر گردنت رو بکنم تو یه شیشه و بردارم واسه فردا...
کاش دنده عقب این روزا دستم بود و اونوقتا که شوق راه رفتنته بیام و این پاهای فینگیلیتو ببوسم...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی