غار جناب علیصدر
لام جون جونی
جمعه12مرداد با باباجون و بابا حاجی و بی بی جون و خاله ف رفتیم غار علیصدر
وایی که چقدی یخبندون بود توش من نمیدونستم
بیرون هوا گرم بود و تو رو با شورت و آستین کوتاه آورده بودیم اما
5دقیقه ای از رفتنمون تو غار گذشت که دیدم واقعا نمیشه این سرما رو تحمل کنی مجبور شدیم چادر خودم و خاله رو در بیاریم تو رو بپوشونیم
تو هم که هزار ماشاا..از در خونه خواب بودی تا برگشتیم
فقط یکی دو بار 5 دقیقه ای بیدار شدی و باز
مثلا اومدی گردش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی