شیطونک مامان
فدات بشم اینجا خودت رفته بودی تو چهار چوب روروئک نشسته بودی
حالا میخواستی سعی کنی در بیای و نمیتونستی
از قدیم گفتن سر شیر بازه حیای گربه کجاست
اینم سعودت به بالا ترین نقطه خونه برای رسیدن به گوشتی که تازه خریدیم
این اولین سعودت به اینجا بود که پشتی رو انداختی و
پا گذاشتی روش و رفتی بالا...
سبد اسباب بازیاتم روزی صد بار شیرجه میری توش و خالیشن میکنی
که یه دونه یه دونه که بندازی یه ربع ساعتی همونجا درگیری
صبح همینکه از خواب بلند میشی بدون اینکه گریه کنی کل خونه رو دور میزنی
تا برسی در اتاقی که بابا جون توش درس میخونه و بعد در میزنی....
تو آشپز خونه بودم که صداتو ،داشتی در میزدی که چشمت خورد به یه لباس
که از رخت آویز افتاده بود پشت و تو با دقت تمام با انگشتای کوشولوت کشیدیش بیرون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی