روزانه های دختر 10 ماهه من
قبلا چیزای تو خالی رو با اسباب بازیات پر میکردی حالا میری سراغ کمد و کلی سیدی میندازی پایین کتاب پاره میکنی که منم همشونو کارتن بستم برداشتم
وقتی دارم اسباب بازیاتو جمع میکنم بافاصله خودتو میرسونی و مث برف پاک کن ماشین با دست پخششون میکنی و مثلا کلی ذوق میکنی هنر کردی
...................
برا جابجایی دکور خونه ال سی دی رو گذاشتیم رو فرش که ماتت برد یهوو
وااااااااااااااااااااایی که چه تعجب میکردی الان لالایی های شبانه دارن یه قدمیت پخش میشن
بابایی که خشک شدنت جلو برنامه تلوزیونو دوست نداشت خاموشش کرد و با نگاهی ملتمسانه برگشتی بهمون ذل زدی که کی این کارو کرد
کلمه جدیدی هم نمیگی مگه همون قار قار که سر مملکتو باهااش میبری
ضمنا اولین نمایشگاه کودک هم بردیمت
همین همدان خودمون .......کلی هم بازی فکری و کتاب و چیزای جالب بابا جونی برات خرید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی