تنها به او می سپارمت
بهترینم سلام...این هم اولین تولد نور چشم خونه....تولدت مبارک روزگارم.. روزی که تو مال من شدی باورم نمیشد که به همین سادگی ، تا هستم و هستی هست تو مال من خواهی بود...آن روز به راستی که روز تولد دوباره من بود.. من و بابا جونی به رسم عشق اون روز رو جشن گرفتیم یه جشن ساده و زیبا،خدا بود و تو بودی و یه کیک فندقی و من و باباجونی.. یه حرکت روزگار اومد اون روز دلم خیلی گرفت...من که دوستداشتم اون روز تو سرحال باشی از اول صبح برات آهنگ کودکانه تولدت مبارک رو گذاشتم و تو هی راست راست باهاش دست میزدی و بلند میگفتی دَ َس دس... یهویی سر ظهر بود صدای در اومد رفتم دیدم مهدی کوچولو پسر صابخونه است..یه کادو گرفته ...