مادرانه های یک مــــــــادر

وان یکاد زینت زندگیم

1392/6/29 17:33
نویسنده : مادر
1,490 بازدید
اشتراک گذاری

 

اینجا هم 4 روزه هستی که بعد حمامت عین کرم ابریشم پیچوندمت

این زنجیر و وان یکاد رو من و بابایی 5فروردین یعنی15 روز قبل بدنیا اومدنت خریدیم(232هزار تومن)

که حدودا80 تومنش پول قلکی  بود که از 4 ماهگیت بابایی برات گذاشته بود منم  یهو زد بسرم و 

گوشیمو فروختم گذاشتیم رو هم برات خریدیم

.....................

حالا یه اقرار مادرانه با صداقت تمام :

هر کی میفهمید میگفت خیلی بی رحمی...خیلی سنگ دلی....اما اینطور نبود..

روایت شده گوش دختر رو در روز هفتم مستحبه سوراخ کنی...

اما گل من ١٠ روزه بود هنوز تو به دنیا نیومده بودی که من تصمیم خودمو گرفته بودم

چیزی که دیگران سنگ دلی اسمشو گذاشتن...یه ذوق مادرانه بود که پا رو احساسم گذاشتم و خودم

سوراخشون کردم تا هر وقت بزرگ شدی برات به یادگار بمونه که مادرت گوشاتو سوراخ کرد...

البته قبلا هم گوشای کلی از بچه های خوابگامونو برا دومین بار که میخواستن سوراخ کرده بودم....مال

خودمم مادر بزرگم سوراخ کرده بود

ولی تو فرق میکردی حالا بحث یه مادر و دختر بود....بخدا بخاطر خودت بودم زندگیم

قربونت برم که تو هم نهایت همکاری رو باهام کردی اونقد که

بی بی حاجی و باباجون خونه بودن و نفهمیدن..

اونقده خوب بودی که با آرامش میشد کلی ازت عکس گرفت..

تجهیزات مامان ..نیشخندگوش دخملم قبل از عمل..وعکسی در حین عمل بازنیشخند

 

ایشاا........مادر جونم همیشه به زینت حیا و ادب آذین بشی..................قلب

منو ببخش..ولی مطمئن باش بیشتر از هر دکتری هواتو داشتم یول

پس این یادگاری رو از من بپذیرخجالتنیشخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)