مادرانه های یک مــــــــادر

تنهایی.....

1392/6/28 18:17
نویسنده : مادر
125 بازدید
اشتراک گذاری

امروز هم باباییمون نیست و ما باز امشب تنهای تنهاییم............

امروز کسی نیست وقتی بی قراری میکنی بیاد کمکم و آرومت کنه جز سشوار...

امروز اونی که صبح تا شب باهات کلی بازی میکرد هر طرف نگاه کنی پیداش نمیشه...

امروز هیچ قابلمه ای سر گاز نرفت و الان که 2 و 15 دقیقه شده منتظر کسی نیستیم...

قربون تو بشم که با یه دنیا لبخند،همدم این لحظه هامی....

............................................

عصر نوشت:

بابا جونی تا حالا بهمون دو بار زنگید.......

الان جاش خالی..تو رو گذاشتم رو پاهام و با هم از شبکه 1 آل یاسین رو گوش دادیم...

................................................

تلنگور نوشت:

تلوزیون داره الان قرآن سوره لقمان33 به بعد رو پخش میکنه:

هیچ کس نمیداند فردا چه بدست خواهد آورد و

هیچ کس نمیداند در چه سرزمینی خواهد مرد

واقعا دلم لرزید........................قربون خدا برم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)