دختری باج خور اوف شد..
موقع آشپزی که میشه دس بردار نیستی و دست به دامانم میشی که بغلم
کن و من اون لحظه هر باجی بهت میدم تا به غذام برسم
ریختن یه عالمه کاسه و قاشق جلوت...
ریختن میوه ها..قوطی سرلاک...
اسباب بازیات و.......
6 بهمن:
6 بهمن بصورت جدی جدی رفتی رو چهار دست و پا و زدی تو دنده 3 به بالا
اما همچنان هوای خودتو حسابی داری
بقول همدانیا گُوگَله کردی
6 بهمن"
از هر بلندی باید بالا بری انگار
من اگه بلند شم سریع خودتو بهم میرسونی و با چنگ زدن به لباسم و کلی
تلاش بلند میشی سرپا..
عاشق چنگ زدن به روتختی و سعود به بالای اونی..البته در حد دید زدن .....
و امروز در حال سعود سقوط کردی و یه کوشولو کوشولو جای کبود شد که
شب خواستم ازش عکس بنداز دیگه معلوم نبود..
چند روز پیشم حمامت کردم داشتم گرمت میکردم که دستتو کشیدی بزنی به
بخاری اما سریع دستتو گرفتم ماچ کردم گفتم داغه مامان...
و بعد از دو روز جای یه سوختگی رو نوک نوک انگشت دیدم و تازه فهمیدم
اون روز انگشتت خورده بود به بخاری ولی چون آنی بود و عکس العملی نشون
ندادی من متوجه نشده بودم