نی نی
خدا رو شکر..یه دختر عمه جدید........ الان زنگ زدم احوال عمه ف رو بپرسم کی وقت داره واسه زایمان که خودش جواب داد و گفت بابا من الان تو بیمارستانم دیشب ساعت3 بدنیا اومد ... یه دخملی کوشولو....دلم کف کرده برا دیدنش...هنوز نمیدونم اسمشو چی میزارن امروز11مرداده با این حساب من3 ماه و 23 روز ازش بزرگترم پس یعنی وقتی دیدمش میتونم موهاشو بکنم ............................................................... بعدا نوشت... اسمشو گذاشتن نون الف زنین ...